پیشکش به نبیسندگان وبلاگ دوسوپادگذاری به بهانه ی عذرخواهی
« و یک خاطر دیگر خاص آن فریشته است، دیو درو در نیامد.» _ شمس تبریزی _
«... چندانک خدای تعالی گفت اندر حدیث مریم علیهاالسلام، قوله: و مریم ابنت عمران الّتی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا.
همی گوید: و مریم دختر عمران آنک نگاه داشت فرج خویش را پس بذو اندر دمیدیم از روح خویش. یعنی که مریم گوش به سخن ابلیسان نکرد و گوش مثل است بر فرج و فرج مثل است بر گوش، از بهر آنک از راه فرج صورت جسمانی پیذا آید و از راه گوش صورت نفسانی حاصل آید. پس گفت که فرج خویش را نگاه داشت، یعنی کی بظاهر گوش نداشت بی تاویل، و ما اندر کلمه مرو را نصیب دادیم تا بدان نصیب مر عیسی را علیه السلام بپرورد و بحد رسالت رسانید... »
_ از متن روشنایی نامه _
از انگیزه های سیاسی و درون دینی ناصرخسرو که بگذریم – چنانکه می دانیم این کتاب در بین اسماعیلیه به کتاب کلید مشهور است – در کتاب مواجه ایم با زبانی سرراست در باب موضوعاتی که شاید امروز کهنه به نگر آیند و در یک اظهارنظر نیمه فنی شاید بتوان آنها را تفسیری نوافلاطونی و رازورزانه از برخی ترم های کتاب مقدس مسلمین دانست.می دانیم ناصر یکی از بهترین و باهوش ترین خامه ها در تاریخ فارسی نویسی بوده است.زبان ناصر را می توان نمونه ای شاخص از قرون چهارم و پنجم هجری دانست، آنگاه که زبان فارسی ققنوس وار از خاکستر فارسی میانه برخاست. ناصر هیچگاه به زبان عربی چیزی ننوشت.
ناصر خسرو را می توان یکی از بهترین شارحان ارسطو در زبان فارسی دانست.پاکی و معصومیت زبان ناصر در مقایسه با رمانتیسیسم و احساس گرایی سبک عراقی و ذهنی گری(سولیپسیزم) پیچیده ی سبک هندی ستودنی ست و در آن زبان وطیفه ی همرسانشی خود را فدای صور خیال و تغزل نمی کند و سرشار است از پیشوند، میانوند و پسوند که همچون چاشنی در غذا به بهبود طعم و معنی مدد می رسانند.
روشنایی نامه از آن جمله متونی ست که چیره دستی ناصرخسرو را در فلسفه ی اولی،متون دینی و تاویل باطنی آنها و زبان وری به خوبی نشان می دهد. می دانیم که ناصر این کتاب را به شکل منثور و منظوم، همزمان نگاشته است. روشنایی نامه ی منظوم، نصیحت نامه نیز خوانده شده است. از قصاید ناصر است:
شاید اگر ز جسم به زندانم کز علم و دین شکفته بساتینم
سقراط اگر به رجعت باز آید عشری گمان برش ز عشرینم
بازیست پیش حکمت یونانم زیرا که ترجمان طواسین ( سوره هایی که با طا و سین شروع می شوند.)
روشنایی نامه که آن را می توان در زمینه ی روشن گری زودهنگام زبان فارسی در برخورد با تازیان بازخواند در شش فصل به رشته ی تحریر در آمده است و در آن می توان یادگارهایی از شیوه و سبک فارسی مفخم قبل از اغما را یافت.
متون ناصر در دنیای نخبگان اسلام هیچ گاه برد و تاثیر فراگیر نیافت، به دلیل عدم استفاده از زبان علمی آن زمان( عربی ) و همچنین به دلایل سیاسی.آنها امروز همچون گنجینه های بکری هستند و منتظر بازخوانی ما.
روشنایی نامه را می توان با تصحیح استاد گرانمایه " تحسین یازیجی " و مطبوع در مطبعه ی توس فراهم کرد.
گر بر قیاس فضل بگشتی مدار دهر جز بر مقر ماه نبودی مقر مرا ( ناصر خسرو )