ورقی فرض کن یک روی در تو یک روی در یار یا در هر که هست.آن روی که سوی تو بود خواندی آن روی که سوی یارست هم بباید خواندن (شمس)
ورود من به اینجا بعد از تعطیلی وبلاگ شخصیم بود و با چنان سرعتی راه افتاد که نفهمیدیم چی شد که شدیم اجاره نشین این صابخونه(مدیر)و خب خبط کردیم و عذر خواهی می کنیم که کل اگر طبیب بودی وبلاگ خودتو می نوشتی!
از سیسوسک عزیز هم اینجانب عذر مخصوص و مبسوط می خواهم که بعد از ورودش همه شروع کردیم به باد زدن خودمان و همه بار این وبلاگو(اگه اسمشو بشه گذاشت بار)انداختیم گردنش.انگار مجبورمان کردند که حالا تا یکی میاد از خداخواسته جا هم می زنیم که خب به قول...ما از اولشم اینکاره نبودیم.خلاصه این که دو سویمان تک سویه شده و تفاوتی با وبلاگ شخصی نمی کند که شخصمان هم رفت و بی شخصیت شده اینجا.ما که اجاره نمی دهیم به زبان خوش برویم بهتر است.
(حالا یکی نیست به این آقا مدیرمون بگه این وسط مهمون جدید(احسان!) آوردنت چی بود؟یاد این مربی هایی افتادم که وقتی تیمشون داره می بازه تند و تند تعویض می کنن...به دل نگیر)
قدح چون دور من باشد به هوشیاران مجلس ده
مرا بگذار تا حیران بمانم چشم بر ساقی