با عرض معذرت اين آخرين مزاحمت ما براي تيشتر عزيز است.
جوابيه به مدير محترم وبلاگ(صاحب خانهي ما)
از همهي اسرار جز الفي بيرون نماند.هر چه گفتند در شرح آن الف بود والبته آن هم فهم نشد.آن الف اضافهي مؤكد بود و لاغير(جيگرتو)
اول آنكه
اي فداي تو همه بزهاي من اي تو هي ها هاي و هي هو هوي من
دوم آنكه خيلي هم ساده نبود،عليالخسوسك در اين دوره و زمانه كه آفتابه لگن يافت مينشود
سوم اينكه آ سيد سيفون مكلا و معمم دو شخص متفاوتند.لطفن متن را دقيقتر بخوانيد.
چهارم اينكه يك گله بز اخيرا خريدهايم،آنها هم فداي تو(لابد)
پنجم والله ما هم شرمندهي حضوريم،باشد كه به وقت مقتضي جبران گردد.
ششم شما به سيفون خيلي سنتي نگاه ميكنيد،اين درست كه شما به محض ديدن سوسك به ياد سيفون و لنگه كفش و پيفپاف ميافتيد.اما آيا بلديد از آنها خوب استفاده كنيد؟براي كسب اطلاع بيشتر به كتاب گفتار در روش كاربرد لنگه كفش اثر رنه دكارتسك مراجعه كنيد.ضمنا مكلا و معمم هم نداريم.ما اصولا سكولاريم.
هفتم اينكه
نشنوم من صور اسرافيل را كي ببينم روي عزرائيل را
گر بگويي تو لغز در مرغزار كي شود مخمور و عاشق بيقرار
گر بسوزد مقعد و بيني تو را چون تو گويي رندي و سوخته سرا؟
يا اخي حق رفاقت باز دار وانگه از رندي بگوي و گوش دار
چشم و گوش خود مبند اي مدعي الرفيق ثم الطريق گفته نبي
_ بايسنقر ميرزا قوقولي قوقو_
هشتم بماند به وقت مقرر
نهم تمام تراژديها به مرگ منتهي ميشود و تمام كمديها به ازدواج
دهم آنكه ما اصولا آريستوكراتيم،نه دموكرات پپه و در آريستوكراسي مديريت وانتخاب جايي ندارند.اصالت است كه جهانرواست.اي انسان اصيل باش.(اولين جملهي گفته شده توسط هايدگر در اولين روز تدريس)
و آخر آنكه مگه ما مامور سرشماري هستيم يره؟