سلام!
گلو رگهايي دارد همريشه با طناب . بعضيها از درون خفه مي شوند!
خوب اگه كشور و فرهنگ و خيلي چيزاي مزخرف(واقعا كه عجب جايي به دنيا اومديم) ايران رو به عنوان يه حجم كنترل در نظر بگيريم مي بيني كه اكثر اونايي كه دچار افسردگي شدن دارن خلافش حركت مي كنن مثل خيليا كه خوب مي شناسيمشون.
ولي حكومت به اين خوبي ديگه نوبرشه!!!!!!!
چرا ميندازي تقصير قانون دوم ترمو ؟؟؟؟!!!
مشكل فقط مربوط به فرهنگ مضخرف ايراني و حكومت مضخرف تر از فرهنگشه.
محمود جان زياد سخت نگير . هر كسي كه تو كشوري مثل ايرون خودمون زندگي كنه ،حتمن يك سري از اين علائم رو داره . راه درمانشم روش خاصي نيست . خيلي به خود شخص بستگي داره . ولي چيز مهمي كه بايد بهش توجه كني اينكه كه اگه كسي از افسردگي رنج ببره يعني اگه بصورت بيماري براش در بياد حتي باعوض شدن شرايط و بهبود اوضاع باز هم اين خود اون شخص كه بايد بخواد اوضاع درونيش عوض بشه تا حالش خوب شه .
بندبازمونم حداقل دچار افسردگي دوره اي كه مخصوصا موقع امتحانا علاعمشو مي شه راحت پيدا كرد .
اما يه چيز ديگه هم هست اونم اينه كه همه اينا از سر گور قانون دوم ترموديناميكو آنتروپي بلند ميشه.ميگي نه يه بار ديگه دقيقتر بخونش
ميخانه اگر ساقي ي صاحب هنري داشت
ميخواري و مستي ره و رسم دگري داشت
خيام اگر ز باده مستي خوش باش
با ماه رخي اگر نشستي خوش باش
چون عاقبت كار جهان نيستي است
انگار كه نيستي چو هستي خوش باش
بهداشت و سخن بهداشتي!
گفتار بهداشتي گفتار مسلط قرن 19 و نيمه ي اول قرن 20بود.نمو نه هاي
ان را مي توانيم در انديشه هاي شوپنهاور _ نيچه _كيركگارد_هوسرل_
هايدگر_فلسفه ي تحليلي و جريان بزرگ روانكاوي ديد.
در همه ي انها تمدن بشري چونان پديده اي بيمارگون بررسيده شده اند. يا به تعبيري ديگر تحت تكفل پدري مقتدر (نهاد شناسنده)در امده اند.در حالي كه شايد ياداوري اين نكته ضروري باشد :
نهاد(مدرن) شناسنده در هر گونه ي دانشورزي چيزي جز خود را نمي يابد.
اين نهاد به هر جاي اين درهمستان مي نگرد جز نشاني از قامت
نارعناي خود توانايي ديدن چيز ديگر ي را ندارد. در اين بستر او وقتي به مشاهده ي بيماري مي پردازد در زمينه ي سخن بالا ما بيماري را به خود او الصاق مي كنيم.
ما بيماريم چون نهاد شناسنده اي كه مبادرت به احصاء ما مي كند
بيمار است.
اما ما چيستيم پس؟.....ما همان چيزي هستيم كه به ما مي نگرد!
ما هيچ ما نگاه !
واو يلا!
بابا از دهه ي 60 ميلادي بكنين!
نه ! بند باز نكنه من و تو افسردگي داريم و خودمون نمي دونيم. من علايمي كه نوشته بودي رو يكي در ميون به طور ادواري دارم. يعني حالم بده ؟ راه درمانش چيه ؟